درباره اولین شهید ترور جمهوری اسلامی ایران
تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۷۴۹۶۷
امروز، ۳ اردیبهشت مصادف است با چهل و پنجمین سالروز شهادت سید محمد ولی قرنی، شخصیتی که نهتنها در تثبیت موقعیت ارتش در نظام جمهوری اسلامی نقش کلیدی داشت، بلکه با شهامت و ایستادگی در مقابل طرحهایی که در جهت فروپاشی ارتش مطرح میشد، که در پشت این قضیه دست آمریکا بود، به ارتش هویت داد. به همین خاطر خاری در چشم دشمنان شد و او را به شهادت رساندند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهید قرنی سال ۱۲۹۲ خورشیدی، در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش، میرزا آقاخان از مدیران مخابرات تهران بود. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان گلبهار اصفهان و تحصیلات متوسطهاش را در دبیرستان دارالفنون در تهران آغاز کرد و در دبیرستان نظام ارتش به پایان رساند. در سال ۱۳۰۹ وارد دانشکده افسری شد و در سال ۱۳۱۳ با درجه ستوان دومی، در رسته توپخانه فارغالتحصیل گردید.
فعالیتهای قرنی قبل از انقلاب ۵۷
قرنی به علت شایستگی و کاردانی، رتبههای نظامی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت و در آخرین مرحله پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، با درجه سرتیپی در راس رکن دوم ستاد ارتش قرار گرفت و تا ۲۰ بهمن ۱۳۳۶ در این سمت بود. در زمان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، فرمانده نظامی تیپ گیلان بود.
بر پایه اسناد موجود، خردهگیری سیاسی قرنی علیه حکومت سرسپرده محمدرضا شاه پهلوی، مهره استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم بینالملل، از پایان ۱۳۳۵ و در دوران نخستوزیری حسین علاء آغاز شد. در این دوران، جایگاه سیاسی قرنی در چارچوب انتقاد از دولتهای وقت بود و این انتقاد، با نخستوزیری منوچهر اقبال در فروردین ۱۳۳۶ بالا گرفت.
قرنی در مهرماه ۱۳۳۶ به درجه سرلشکری رسید که این امر نشانگر اعتماد محمدرضا پهلوی به او تا این تاریخ میباشد. در ۲۰ بهمن ۱۳۳۶ وی که با درجه سرتیپی در جایگاه رکن دوم ستاد ارتش بود، با به دستآوردن عنوان معاون دوم ریاست ستاد ارتش، از سمت یاد شده، برکنار و در ۲۶ بهمن ۱۳۳۶ از جایگاه پایانی نیز کنار گذارده شد.
آغاز فعالیت سیاسی
مبارزه سیاسی عملگرایانه سپهبد قرنی از ۱۳۳۶ آغاز شد. او در دوران خدمت، به فساد مالی در درون ارتش پی برد و در رایزنی با گروهی از همفکران و همکاران، خود را برای اصلاح این وضعیت شروع نمود. برای اینکار، در ۱۳۳۶ هنگامی که ریاست رکن دوم ارتش را به دوش داشت، طرح کودتایی را برای براندازی تاج و تخت محمدرضاشاه پهلوی ریخت که افشای آن، به دستگیری وی در هشت اسفند ۱۳۳۶ انجامید.
پس از روشدن سندهایی درباره نقش آمریکا در این ماجرا و دستگیری قرنی، وی در ۳۱ تیر۱۳۳۷، از ارتش شاهنشاهی اخراج گردید.
قرنی در هشتم آذر ۱۳۳۹، پس از گذراندن ۲ سال و ۸ ماه زندان، آزاد شد. پس از آزادی، از ۱۳۴۱ کوشش خود را علیه حکومت بیگانه دوست پهلوی پررنگتر ساخت. برپایه گزارش ساواک، در این دوره از فعالیت قرنی که تا انقلاب اسلامی دنبال گردیده است، هیچ ردپایی از ارتباط وی با آمریکا موجود نیست.
قرنی و انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره)
همزمان با آغاز مبارزه سیاسی حضرت امام خمینی(ره) علیه حکومت دستنشانده شاهنشاهی پهلوی، آمریکا و اسرائیل و همچنین دلبستگی محمدولی به خواندن کتابهای سیاسی و مذهبی، او را به گرد شاگردان جنبش اسلامی امام(ره) وارد کرد.
در همین راستا، به چهرههای مذهبی؛ همچون آیتالله سیدمحمود طالقانی و آیتالله سید محمدهادی میلانی نزدیک میگردد. به زودی پیوندهای قرنی با آیتالله طالقانی، دیدار وی با آیتالله میلانی در جریان قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲و حضورش در برخی نشستهای مذهبی فاش شد.
ساواک، در پنجم دیماه ۱۳۴۲، او را به همراه شماری دیگر دستگیر کرد. پس از دستگیری، برخورد حکومت ساواک با قرنی خشن بود. او به مدت ۹ ماه در زندان انفرادی به سر برد. سپس، در دادگاه نظامی به سه سال زندان محکوم شد و تا ۲۰ آذر ۱۳۴۵ در زندان بود. از این زمان تا واپسین روزهای دستگاه حاکم پهلوی، پیوسته ساواک قرنی را میپایید.
وی از نظر گذران زندگی، سخت در تنگنا افتاده بود. گزارش ساواک، پس از رهایی قرنی از زندان، نشان از آن داشت که او مبارزه را از سر گرفته است. از این رو، در ۱۴ خرداد ۱۳۴۶، تیمسار حسین فردوست، جانشین ساواک، شهید قرنی را فراخواند و به وی چنین یادآوری شد: «شما فعالیتهای مشکوکی دارید و لازم است از این قبیل فعالیتها خودداری نمایید.»
دریافت درجه سرلشکری با حکم امام خمینی(ره)
بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، یعنی روز ۲۳ بهمن، سرلشکر قرنی، ضمن اعاده به ارتش با درجه سرلشکری، با حکم امام خمینی (ره) به عنوان رئیس ستاد ارتش انقلاب منصوب شد.
نقش سپهبد قرنی در آشوبهای کردستان
شهید سپهبد قرنی که در جریان آشوبآفرینی ضدانقلاب در کردستان توانسته بود جلوی پیشروی آنها را بگیرد، خشم این پادوهای استکبار و سازمانهای جاسوسی سیاسی آمریکا و موساد اسرائیل را برانگیخت و نخستین شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی شد.
سرلشگر قرنی را ترور کردند
قرنی پس از کنارهگیری از ارتش در روز ۶ فروردین ۵۸، خانهنشین شد و در نهایت در روز سوم اردیبهشت در منزل شخصی خود در خیابان ولیعصر(عج) توسط گروهک فرقان به شهادت رسید. حمید نیکنام از اعضای گروهک فرقان ضارب اصلی سرلشکر قرنی بود که دستگیر و اعدام شد. پیکر شهید قرنی نیز در حرم حضرت معصومه(س) دفن شد.
کینه و نفرت گروههای چپ و مارکسیستی از سپهبد قرنی به این دلیل بود که در زمان تصدی رکن دوم ارتش، شبکه افسران حزب توده را پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کشف و منهدم کرده بود. این مسألهای نبود که گروههای چپ از آن بگذرند، یکی از دلایل اصلی ترور وی از سوی گروهک فرقان با تفکرات التقاطی مارکسیستی عنوان شده است. همچنین بسیاری ترور قرنی را به مسأله ضلع زور از مثلث "زر و زور و تزویر" مربوط میدانند.
گروهک فرقان پس از ترور شهید قرنی در بیانیهاش، دلایل این ترور را اینگونه اعلام کرد: «سرسپردگی به امپریالیزم آمریکا و کوشش در جهت انجام کودتای آمریکایی، همکاری با رژیم طاغوتی قبلی، همکاری با رژیم ضدتوحیدی فعلی و سرسپردگی به دیکتاتوری آخوندیسم، مفسد فی الارض، اقدام برای سرکوبی مردم کردستان در جهت قلب حقایق و واقعیات و متهم کردن مردم به اینکه مأمور اجنبی هستند، کوشش برای خلع سلاح مردم مبارز و محروم ایران و بازسازی ارتش از جمله دلایل ترور سپهبد قرنی بود!».
آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود، درباره شهادت قرنی مینویسد: "سیاست دولت موقت در مقابله با آشوبها و درگیریهای قومی، حلوفصل مسئله از طریق گفتگو و مذاکره بود؛ اما اکثر نظامیها و از جمله سرلشکر قرنی که ریاست ستاد ارتش را برعهده داشت، باتوجه به تجربیاتی که از قبل داشتند، چنین سیاستی را بدون پشتوانهای از قاطعیت و نشان دادن اقتدار، برای حفظ یکپارچگی کشور کارآمد نمیدیدند و به آن معتقد نبودند؛ ما هنگامی که در کردستان بودیم، این مخالفت را وقتی برخلاف نظر هیئت با پرواز هواپیماهای جنگی در آسمان شهر سنندج مواجه شدیم، بهعینه دیدیم.
در اثر ابراز همین مخالفتها همراه با فشارهایی که احزاب و گروههای عمدتاً چپگرا به دولت موقت وارد میکردند، مهندس بازرگان، سرلشکر قرنی را از کار برکنار کرد و بهجای وی سرلشکر ناصر فربد را برگزید. این برکناری برخلاف ادعائی که میشد نهتنها آرامشی در حوادث مناطق کردنشین و سایر مناطق بهوجود نیاورد، بلکه بهانهای به دست گروهک کجاندیش فرقان داد که قرنی را متهم به کشتن مردم کُرد کنند و در محکمهای ساختگی او را به اعدام محکوم سازند. درست چند روز بعد از برگزاری رژه بزرگ ارتش، با هجوم به منزلش او را به شهادت برساند.
روایت محافظ و راننده شهید قرنی تنها شاهد صحنه ترور
روایت محسن شجاعی، راننده و محافظ سپهبد قرنی که تنها شاهد ماجرا بوده، از نحوه ترور ایشان توسط اعضای گروه فرقان در کتاب «مرزبان؛ زندگینامه شهید قرنی» این گونه آمده است: «یک روز متوجه شدم یک گروه نقاش به خانه ایشان آمده تا جاهایی از منزل را رنگ کند. به نقاش گفتم شما که دارید اینجا کار میکنید، مواظب باشید که یکوقت در حیاط را باز نکنید. کُلتم کنارم بود و لب حوض نشسته بودم. یکی از نقاشها روی نردبان بود و دیگری هم داشت نقاشی میکرد. یک پسربچه هم همراهشان بود که سطلها را تمیز میکرد.
سپهبد قرنی یک سینی چای آورد. گفتم اینها که بالا نشستهاند، مدام دارند ما را کنترل میکنند؛ منظورم کسانی بودند که از بالکن یکی از اتاقهای هتل واقع در روبهروی خانه مشرف بودند.
قرنی گفت: تو چقدر به اینها گیر میدهی. حدود ساعت ۹ صبح بود، همینطور که داشتیم چای میخوردیم در خانه را زدند، تا من بلند شوم که در را باز کنم، پسربچهای که کمک نقاشها بود، بیاختیار دوید و در را باز کرد. تا من بیرون برسم، یکی از فرقانیها، اسلحه کلاشینکف را زیر گلویم گذاشت. کُلتم که کالیبر ۴۵ داشت را از من گرفت و با ضربهای خشابش را بیرون پراند و خشاب را گوشه باغچه انداخت و کُلتم را پرتاب کرد طرف دیگر حیاط.
مهاجمین مرا هُل دادند و به رویم رگبار بستند، من هم اشهدم را خواندم و به دیوار چسبیدم. فقط مدام میگفتم تو را به خدا به تیمسار کاری نداشته باشید، آدم خوب و خیرخواهی است. گفتند ساکت شو حرف نزن و بعد داخل خانه دویدند. دو تیر شلیک کردند و سوار موتور شدند و به سرعت از محل رفتند.
دو گلوله به سینه و پای قرنی اصابت کرده بود. پیکر وی با وانتی به بخش جراحی بیمارستان مهر منتقل شد، اما سرلشکر قرنی چند لحظه بعد از انتقال به بخش جراحی درگذشت.»
براساس این گزارش، سپهبد قرنی با اینکه در دوران رژیم پهلوی به درجه سرلشکری رسیده بود، اما وقتی شاهد ظلمهایی بود که محمدرضا پهلوی علیه مردم داشت، مقابل آنها نیز درآمد؛ لذا مهمترین ویژگی شهید قرنی مقابله با ظلم و تلاش برای رفع مشکلات مردم و گسترش تفکر انقلابی در کشور بود، که متأسفانه توسط گروه فرقان و به دست منافقی به نام «حمید نیکنام» به شهادت رسید.
سرهنگ زمانی از امرای ارتش درباره شهید قرنی گفته است: «میدانید که حضرت امام خمینی (ره) از هیچ کس بیجهت تعریف نکردهاند، تنها کسی را که نزدیک ۱۰ بار از او تعریف کرده اند تیمسار قرنی بوده است. وقتی به شهادت رسید و پیکر او را به بهشت زهرا (س) میبردند که دفنش کنند، من همه کاره مراسم بودم. امام (ره) به یکی از مقامات روحانی میفرمایند او را یک راست به قم ببرید و در صحن حضرت معصومه (س) در کنار آیتالله حائری یزدی (ره) دفن کنید».
خدابخش حکیمی-خبرنگار تحریریه جوان قدس
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: درجه سرلشکری گروهک فرقان سرلشکر قرنی امام خمینی سپهبد قرنی شهید قرنی ستاد ارتش آیت الله رکن دوم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۷۴۹۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هدف استعمار فرانو تسلط بر مغز جوانان است
به گزارش قدس خراسان، امروز پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ماه مراسم اختتامیه دوره توانمندسازی مربیان و اساتید آموزشی ارتش جمهوری اسلامی ایران در محل مجتمع آموزشی بصیرت سازمان عقیدتی سیاسی ارتش در مشهد برگزار شد.
امیر سرتیپ حبیب اله سیاری در این مراسم با تبریک روز کارگر و روز معلم، به روز ملی خلیج فارس هم اشاره کرد و گفت: ۱۰ اردیبهشت روز ملی خلیج فارس نامگذاری شده است.
معاون هماهنگ کننده ارتش جمهوری اسلامی در خصوص وجه تسمیه این روز توضیح داد: این روز مصادف با اخراج پرتغالیها در سال ۱۵۰۰ میلادی است، امپراطوری عثمانی بنا بر دلایلی ارتباط بین جنوب شرق آسیا و اروپا را قطع میکند و آسیب زیادی به اروپا وارد کرد، پرتغالیها برای برقراری این ارتباط آفریقا را دور زدند و به خلیج فارس رسیدند و در مسیر به هر جا رسیدند آنجا را مستعمره خود حساب کردند؛ در نهایت به بندر تیس در چابهار رسیدند، این بندر یکی از سه بندر بزرگ ایران در آن زمان بوده است به طوری که فرمانده نیروی دریایی پرتغال در این بندر قلعه میسازد و میگوید هر که میخواهد بر جهان فرمانروایی کند باید اینجا مستقر شود. به این ترتیب تا سال ۶۲۳ در منطقه میمانند و تمام کنترل تجاری را میگیرند.
امیر سرتیپ سیاری افزود: در نهایت شاه عباس صفوی پرتغالیها را به فرماندهی امام قلی خان فرزند الله وردی خان بیرون کرد، البته امام قلی خان اول وارد مذاکره شد اما آنها قبول نکردند و کار به جنگ رسید البته او برای بیرون راندن پرتغالیها از نیروی دریایی انگلیس کمک میگیرد و به این ترتیب انگلیسیها بعد رفتن پرتغالیها تا پس از جنگ جهانی دوم در منطقه خلیج فارس ماندند و بعد آنها آمریکاییها آمدند و تا امروز ماندند.
وی افزود: هر کسی که از دریا استفاده بکند هم ثروتمند میشود و هم قدرتمند، چین، سنگاپور و کشورهای حاشیه خلیج فارس از طریق همین بنادر به ثروت رسیدند.انگلیسیها بخاطر اینکه ما قدرتمند و ثروتمند نشویم با از بین بردن بنادر و ضعیف کردن سواحل مکران تلاش کردند ما را از دریا دور کنند. این کار، تزریق فرهنگ استکباری برای جلوگیری از قدرت و ثروت و استفاده از منابع خدادادی است.
معاون هماهنگ کننده ارتش جمهوری اسلامی ادامه داد: مبارزه با فرهنگ استکباری غرب و جنگ نرم با همین آموزشهای قرآن و عقیدتی میسر است.
وی در خصوص چگونگی مبارزه با تفکر استکباری، به موضوع مهم اهمیت سرمایه انسانی پرداخت و تصریح کرد: مهمترین سرمایه هر سازمانی نیرو و سرمایه انسانی است چرا که میتواند سازمان را رشد دهد و به تعالی برساند پس باید به این موضوع توجه ویژه داشت اگر بی توجهی کنیم در تربیت و پرورش این سرمایه مسلماً اشتباه کردیم.
وی تعلیم و تربیت را یکی از مهمترین مسائل روز ارتش جمهوری اسلامی دانست و گفت: باید به این مهم توجه ویژه داشته باشیم تا رشد سازمان را شاهد باشیم.
امیر سرتیپ سیاری خطاب به مربیان و اساتید عقیدتی و سیاسی ارتش جمهوری اسلامی گفت: نقش شما به عنوان کسانی که مسئولیت آموزش مهمترین سرمایههای سازمان را بر عهده دارید بسیار مهم است.
معاون هماهنگ کننده ارتش جمهوری اسلامی در خصوص مفهوم استعمار تشریح کرد: معنای کلمه استعمار یعنی آباد کردن، اما در عمل استثمار و بهره کشی است، استعمار سه دوره دارد، استعمار کهن، استعمار نو و استعمار فرانو؛ دوره شکل گیری استعمار کهن به دوره رنسانس برمیگردد که با لشگر کشی و فتح کشورها همراه بود و لازمه آن لشگر کشی نظامی است. اما استعمار نو، پس از جنگ جهانی اول و دوم اتفاق میافتد و دیگر نیروی نظامی در کار نیست بلکه استعمار بوسیله دست نشاندههایش کار را پیش میبرد مثل پهلوی در ایران و آتاتورک در ترکیه؛ این دست نشاندهها هیچ اختیاری نداشتند هر چه بالادست بگوید باید انجام دهند.
امیر سرتیپ سیاری نوع سوم استعمار را استعمار فرانو توصیف کرد و گفت: این کار با ابزارهایی مانند ماهواره، رسانه، اینترنت و فضای مجازی کنترل را دست بشر خارج کرد و در واقع در جنگ نرم هدف تسلط بر مغز جوانان است. یعنی کسانی که آینده سازان کشور هستند، تا عقاید را تغییر دهند و بعد باورها و به دنبال آن ارزشها را، وقتی فکر عوض شد رفتار عوض میشود و در این زمان جوان به صورت ناخواسته بر مبنای خواسته دیگران و ارزشهای تحمیلی، در مسیر دشمن حرکت میکند.
وی متذکر شد: وقتی صحبت از سند ۲۰۳۰ میشود گامی در جهت اجرایی شدن جنگ نرم است، چگونه باید تربیت و آموزش انجام شود که نوجوان و جوان در آن مسیر نباشد؟ با آموزش باید جلوی این جنگ ایستاد.
معاون هماهنگی ارتش جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود مسیر تحول جنگها را توضیح داد و گفت: تغییر رفتار دشمن طی قرنهای گذشته در نهایت به تسلط و بر شناخت افراد رسید تا بتوانند با این ابزار روی افراد در کشورهای دیگر مسلط شود، پس امروز باید به موضوع جوان و نوجوان اهتمام داشته باشیم تا در نبردهای آینده پیروز باشیم.
وی در جمع اساتید و مربیان عقیدتی ارتش گفت: شما مسئول این رشد و پیشرفت نیروهای انسانی و آینده ساز در جهت گام دوم انقلاب هستید. مواظب خواب حرفهای باشید، ما به علت تکرار کارهایی که انجام میدهیم به جایی میرسیم که فکر میکنیم بهترین هستیم، این همان روزمرگی و خواب حرفهای است این برای یک مدیر آفت است چون دیگر به دنبال نوآوری، عمیق شدن و مطالعه نمیرود و فکر میکند بهترین است.
خبرنگار: معصومه مؤمنیان
معصومه مؤمنیان